تنیدن در تار شب

چهارشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۱۰ ق.ظ

دوست های لاشی و لاشی های دوست نما


با مسی و پسرت اومدی خونه ی من. تازه اثاث کشی کرده بودم. وسایل همینجوری ولو بود وسط خونه و جای تکون خوردن نبود. به زور یه جای کوچولو اون گوشه باز کردم و نشستیم. یه بطری آب انگور محشر آوردم و شروع کردیم به خوردن. برام از چه گوارا میگفتی و تضاد طبقاتی... تحلیل من رو که شنیدی با عصبانیت گفتی:((تو کمونیست نیستی. شاید لیبرال باشی ولی کمونیست نیستی)) بحث ادامه پیدا کرد... دست من توی دستای تو بود... رفتیم توی اتاق کوچیکه...میگفتی که:(( رای دادن تحت هر شرایطی یه جور تایید کردن محسوب میشه و... ))، در اتاق رو پشت سرمون بستیم. بغلت کردم و بوسیدمت... اتاق خیلی به هم ریخته بود، جای تکون خوردن نبود. تو هم که چاق و تپل. تنها جایی که میشد توش دراز کشید حموم بود. همینجوری که همدیگه رو میبوسیدیم رفتیم توی حموم. کف حموم داغ بود... دراز شدی و پاهات رو از هم باز کردی... تنم خیس عرق بود... زیر پوشم رو از زیر لباسای تو پیدا کردم و باهاش عرق سر و صورتم رو خشک کردم. زیر پوش رو ازم گرفتی و باهاش خودت رو خشک کردی. خیس خیس بودی. به من گفتی دیگه از اون زیر پوش استفاده نکن. لبخند زدم و... نفسامون تند شده بود، چشمات رو بسته بودی...بدنم شل شد... چشمات رو باز کردی. گفتم دوباره میخوام. لبخند زدی... دوباره شل شدم. محکم من رو بوسیدی. لباسا رو تنم کردی و اومدیم پیش مسی و پسرت... . چند وقت بعد برام مشکلی پیش اومد و ازت کمک خواستم. در حال مکالمه بودیم که گفتی: (( الو الو... صدا نمیاد... الو...)) و تلفن رو قطع کردی. بعدش هم هر چی زنگ زدم جواب ندادی. نمیخواستی کمک کنی. فهمیدم. خدا رو شکر انقدر دوستای خوب دارم که مشکلم به سرعت حل شد ولی آدم در زمان سختی دوستاش رو میشناسه.میدونی از چی ناراحتم؟ از اینکه تو فقط برای این به من نزدیک شدی که یه چیزایی از دوستای مشترکمون شنیده بودی و میخواستی خودت امتحان کنی. متاسفم
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۲۴
امیر ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی