تنیدن در تار شب

يكشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۲۴ ق.ظ

عاشقیت

دوست داشتن که از دستم در می رود، بی سر و ته عاشق میشوم. خنده های شیطانی ام از نگاه های تو جان میگیرد.از بام، شام را انتظار میکشم و دیدار را...

حجم ماشینم همه ی دنیا میشود. تو در شرق و من در غرب این عالم، شرق تا غرب را هی طی میکنم هی طی میکنم و باز هی طی میکنم... بوی جنون فضا را میگیرد، من مجنون میشوم، تو مجنون میشوی، اتوبان مجنون میشود، آدمها مجنون میشوند و هی میخواهند خودشان را زیر ماشینمان بیندازند، تازه روباه ها هم از دیشب مجنون شده اند.

تو چه داری که در قلبم می خرامی و طعم لبانت آغاز دیوانگی ست؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۲۱
امیر ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی